به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا؛ در برنامه « فرهنگ جبهه» امروز ضمن یاپی از سردار شهید احمد کاظمی ، کتاب "نردبانی برای چیدن نارنج ها " درباره این شهید بزرگوار معرفی می شود.
کتاب نردبانی برای چیدن نارنج بر اساس زندگی سردار شهید احمد کاظمی توسط کرامت یزدانی نوشته شده است. وقتی می خواهیم از سرزمینی بهتر بدانیم باید قصه زندگی آدم هایش را بخوانیم. اگرچه می دانیم ورق ورق تاریخ، شرح حماسه های مردم این سرزمین است. اما شاید هیچ دورانی را مثل سال های دفاع مقدس تجربه نکرده باشند. انگار در این سال ها فرماندهان به تنها چیزی که فکر نمی کردند پاداش های دنیوی بود. نه مدالی به سینه داشتند و نه حرف های عجیب و غریب می زدند. باور کردنی نیست که گاه تا آخرین لحظات زندگی برای عده ای ناشناس باقی می ماندند. قصه فرماندهان، قصه واقعی مردان پارسا و شجاع این سرزمین است.
از کودکی تا شهادت در ۱۲ داستان کوتاه مستقل روایت شده است.
شهید احمد کاظمی در سال ۱۳۳۸ در نجف آباد اصفهان دیده به جهان گشود و همچون سایر جوانان، سرگرم تحصیل گردید. با پیدایش جرقه های انقلاب اسلامی دوشادوش ملت به مبارزه علیه رژیم ستم شاهی پرداخت و در بیست و سومین بهار زندگی خود، در اوایل سال ۵۹ به کردستان رفت تا با رزمی بی امان، دشمنان داخلی انقلاب را منکوب نماید. او دوران جوانی خود را با لذت حضور در جبهه های نبرد از کردستان گرفته تا جای جای جبهه های جنوب در صف مقدم مبارزه با متجاوزان بعثی در سِـمت هایی چون: دو سال فرماندهی جبهه فیاضیه آبادان، شش سال فرماندهی لشکر ۸ نجف، یکسال فرماندهی لشکر ۱۴ امام حسین(ع)، هفت سال فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع) و قرارگاه رمضان و پنج سال فرماندهی نیروی هوایی سپاه را به عهده داشت. رزمندگان و ایثارگران بسیاری، خاطراتی شیرین و به یادماندنی از رشادت ها و شجاعت های این دلاور زمان بیاد دارند. حضور مستقیم در خط مقدم جبهه و ارتباط صمیمانه با پاسداران و رزمندگان بسیجی تا بدانجا بود که از ناحیه پا، دست، و کمر بارها مجروح گردید و یک بار نیز انگشتش قطع شد. در طی سالها با استفاده از مجال هایی از عشق به تحصیل بهره جست و کارشناسی خود را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته مدیریت دفاعی گذراند و موفق شد دانشجوی دکتری در رشته دفاع ملی گردد. کفایت و شجاعت آن بزرگوار تا بدانجا بود که مقام معظم رهبری ۳ مدال فتح بر سینه پر عطش شهادت ایشان نصب نمودند. وی در اواسط سال ۸۴ از سوی فرمانده کل سپاه، به فرماندهی نیروی زمینی منصوب شد و توفیق خدمت را در سنگر دیگری یافت. این فرمانده قهرمان در آخرین دیدار خود با محبوب خویش فرمانده معظم کل قوا، تقاضای دعا برای شهادت خویش را نمود، وی شب قبل از شهادتش در جلسهای با حزن و اندوه فراوان یاران سفر کرده خود را به خاطر آورده و گفته بود: "شهدا خیلی به گردن ما حق دارند، باید تلاش زیادی بکنیم" و همگان را به زنده نگاه داشتن یاد و خاطره آنها سفارش کرده بود.
فردای آن روز یعنی نوزدهم دیماه ۱۳۸۴ (سالروز آغاز عملیات کربلای ۵) حاج احمد پس از سالها انتظار به سوی رفیق اعلی مهاجرت کرد و در شهر مهدی باکری (ارومیه) اجر تلاشهای بیوقفه خود را از خدای بزرگ گرفت.
شنوندگان میتوانند "فرهنگ جبهه" را به تهیه کنندگی فاطمه محمدیان فر ساعت ۱۱:۳۰ روی موج فرهنگ ردیف ۱۰۶مگاهرتز بشنوند.
انتهای پیام//